سكس : دروغ ها و ريشه هاي مراقبه
عزيزان من:
عشق چيست؟ زندگي كردن عشق و شناختن عشق بسيار آسان است، ولي بيان آن دشوار است.
مانند اين است كه از ماهي بپرسي "دريا چيست؟"
ماهي ممكن است بگويد، "دريا اين است. در همه ي اطراف هست، همه جاست."
معجزه واقعي
شما در مورد زنده کردن لازاروس و راه رفتن مسیح روی آب برایمان سخن گفتید.ولی آن معجزه ای که خود شماست چه؟ شما ببرها را به بره و گوریل ها را به بودا، جنگجوها و اندیشمندان را به افرادی بی ذهن تبدیل کرده اید و در این کویر، واحه ای خلق کرده اید.باگوان، لطفاٌ از معجزه ای که خود شما هستید برایمان سخن بگویید.
زرینZarrin، من اعتقادی به معجزات ندارم، ولی بااین وجود معجزات اتفاق می افتند. چون من به آن ها عتقادی ندارم، نمی توانم ادعا کنم که عامل هستم. فوقش این است که من خودم نیز مشاهده گر آن ها هستم.
غار ذهن
اشو عزيز
سال ها پيش ، در طول يك كارگاه روان تحليلي، وقتي در حالت خواب هيپنوتيك بوديم، مربي ما را به تمثيل غار افلاطون برد، جايي كه انسان ها كنار آتش ايستاده اند و به سايه هاي ديوار نگاه مي كنند و هرگز آن روزنه ي غار را نديده اند.اين تاثيري عميق برمن گذاشت و من از شما سپاسگزارم اگر در اين مورد سخن بگوييد.
تمثيل افلاطون در مورد بردگان است، كه درحال كار در يك غار، فقط سايه هايشان را بر روي ديوار مي بينند
خطرناك ترين انسان زمين
اشو عزيز:آيا ممكن است كه انسان هاي هوشمند امروزي، همانطور كه بيشتر و بيشتر به تغيير،به عنوان بخشي از زندگي خودشان عادت مي كنند، بتوانند به رويكرد بديع و انقلابي شما نسبت به زندگي نيز بيشتر باز باشند؟
به يقين. آنان هرچه بيشتر از گذشته ي ثابت بيشتر ريشه كن شوند و به تغييرات در تمام جنبه هاي زندگي شان عادت كنند، ديدن آنچه من مي گويم و درك چيزي كه من مي گويم برايشان آسان تر خواهد بود.در جوامع ثابت گذشته، مردم مطلقاً بسته بودند.چيزها چنان ثابت بودند كه مذهب تو را در وقت تولد به تو مي بخشيدند.
شما از يك شاخه هستيد
اشو عزيز:سال ها پيش، وقتي كه تازه مشرف شده بودم، وقتي از كنار آينه ي اتاقم رد مي شدم، ناگهان با بازتاب چشمان خود در آينه مواجه شدم و به طور خودانگيخته وارد مراقبه در آينه شدم. پس از مدتي، شروع كردم به ديدن مادرم در خودم. مادرم شدم. ديدن يكي از آن نيمه هايي كه از او ساخته شده بودم و تجربه ي اينكه از كجا آمده ام برايم بسيار شادي بخش بود.در آن زمان، ميل داشتم همين اتفاق در مورد پدرم نيز رخ بدهد و احساس مي كردم كه چيزي بايد كامل شود. امتحان كردم، ولي هرگز اتفاق نيفتاد.آيا ممكن است لطفاً چيزي در اين مورد بگوييد؟
او روشن ضمير است
اشو عزیز: چندین سال پیش همسرم عکس شما را دید و گفت، "این مردی روشن ضمیر است."گفتم، "تمامشان قلابی هستند و نظام طبقاتی هند و فقر آن گواه هستند." حالا من چهار سال است که مشرف شده ام و او سالک نیست. چه اتفاقی افتاد؟
آنترریتوراجAntar Rituraj ، همسرت خیلی زود مرا تخشیص داده بود. با دیدن تصویر او گفت، "این مردی روشن ضمیر است" و او در همانجا ایستاد. او به خودش زحمت نداد که بفهمد اشراق یعنی چه. اگر او دریافته بود که شخصی به اشراق رسیده، باید می آمد، دست کم یک بار، تا با من باشد. ولی به نظر می رسد که او بسیار دانش آلوده است.