اشو عزيز:در چند قرن گذشته، هر دوره ي جديدي، پس از يك شروع آهسته، بسيار ناگهاني رشد پيدا كرده است،انقلاب صنعتي و عصر ارتباطات دو نمونه ي روشن هستند.با بودن با شما هميشه احساس مي كنم كه در كنجي خلوت، اطراف آتش، در كنار مردي نشسته ايم كه آتش را اختراع كرده است، درحاليكه در تمام اطراف و اكناف، زوزه هاي مصيبت باري را مي شنويم كه ديگران از تحمل دنياي يخ بسته برمي آورند.درحالي كه انسان تمامي گوشه و كنار دنياي اطرافش را از عميق ترين اقيانوس ها تا دورترين ستارگان مي كاود، نبود كسي كه به خود انسان نگاه كند چنان سبب انحراف شده است كه سكوت آن كر كننده است.
و آن هيجان و اضطراب براي فروافتادن سكه، فقط نفس گير است.وقتي كه آشكارا ناگهان آشكار گردد، فكر مي كنم كه ما شاهد يك انفجار شديد از علاقه براي شما و تمام آن زيبايي هاي دروني كه مدت هاست به آن اشاره داريد، باشيم ، و دنيا براي هميشه متحول خواهد شد.باگوان آيا اين ممكن است؟
ممكن است، و تكامل فقط اينگونه رخ مي دهد: نخست چيزها بسيار كند پيش مي روند، سپس به انباشتن گشتاور ادامه مي دهند و نقطه اي فرا مي رسد كه سرعت و گشتاور چنان زياد است كه يك انفجار مي شود.
روزهاي انتظار طولاني هستند و شب هاي شكيبايي به نظر بي پايان مي رسند ، ولي به پايان مي رسند. صبح فرا خواهد رسيد.آنچه كه در اينجا در اطراف من رخ مي دهد به زودي سرعت و گشتاور جمع مي كند. مسئله فقط اين است كه انتظار شما چقدر عميق باشد، سكوت ما چقدر صبور باشد، زيرا تاريكي نيرويي ندارد.
مذاهب در ذهن انسان فكري بسيار احمقانه را ايجاد كرده اند كه شيطان نيرو دارد. اهريمن نيرويي ندارد. چيزي چون اهريمن وجود ندارد. حقيقت نيرو و انرژي دارد ، كوهي از دروغ نمي تواند مانع آن شود ، براي حقيقت، فقط زمان لازم است تا رشد كند.حقيقت را نمي توان متوقف كرد، نمي توان مانع آن شد، آن انفجار نهايي مطلقاً قطعي است.انسان بايد ابرانسان شود.آگاهي بايد وارد سپهر فراآگاهي شود.
و بركت يافته اند كساني كه مي توانند صبر كنند، كساني كه بتوانند در سكوت، وقتي كه ميهمان وارد مي شود، در را تماشا كنند. آن ميهمان قطعاً مي آيد، هرگز خطا نرفته است. نيروهاي اهريمني در برابر حقيقت و نيروهاي خير وجود ندارند.اين ها فقط تاريكي و جهل هستند ، نمي توانيد آن ها را نيرو بخوانيد. بايد نسبت به آن ها مهربان بمانيد، آن ها دشمن نيستند، آن ها فقط مانند قطعه اي بزرگ از سنگ مرمر هستند كه منتظر مجسمه ساز مناسبي هستند كه تكه هايي را از اينجا بزند و تكه هايي را از آنجا بزند و يك تنديس زيبا، كه هميشه آنجا وجود داشته بيرون بيايد. هنرمند فقط كمك مي كند كه آن چيزي كه پنهان بوده عيان شود. هيچكس مانع آن نبوده است.ولي اين فكر كه نيروهاي اهريمني برعليه نيروهاي خير كار مي كنند، مردم را بي صبر و همچنين ترسو بارآورده است.
من به شما مي گويم كه شيطان وجود ندارد و در دنيا نيروهاي اهريمني وجود ندارند. فقط مردماني هشيار وجود دارند و مردماني كه سخت خفته اند ، و خواب نيرويي ندارد. تمامي انرژي در دست هاي مردمان بيدار است. و يك انسان بيدار مي تواند تمام دنيا را بيدار كند. يك شمع روشن مي تواند ميليون ها شمع را روشن كند، بدون اينكه نورش را از دست بدهد.و آن زمان دور نيست، زيرا بشريت خفته بسيار رنج برده است و بيش از اين ها نيز رنج خواهد برد و همانطور كه
رنج ها رشد كرده و عميق تر مي شوند... اين يك بركت در لباس مبدل است. انسان فقط مي تواند تا مقدار مشخصي از رنج را تاب آورد، و آنگاه بيدار مي شود.
و انسان به قدر كافي رنج برده است.