فصل سوم قایق خالی
The Empty Boat(CH.3)
قایق خالی(فصل سوم)
1974
Talks on the Stories of Chuang Tzu
تفسيري بر داستانهاي چوانگ تزو
پنج احمق
بودا عادت داشت این داستان را بارها و بارها تکرار کند. پنج احمقidiots از دهی عبور
می کردند. مردم با دیدن آنان تعجب کرده بودند، آنان قایقی را روی سرشان حمل می کردند. قایق واقعاٌ بزرگ بود؛ آن پنج ابله تقریبا در زیرش له شده بودند، در زیر وزن آن تقریبا داشتند می مردند. و مردم سوال کردند، "چه می کنید؟" آنان گفتند، "ما نمی توانیم این قایق را رها کنیم. این قایقی است که به ما کمک کرد
تعریف سانیاسین
باید به درون نگاه کنی. برای دیدن اینکه زندگی چیست، نخست باید آن را از دورن احساس کنی. و بهترین راه برای احساس کردن زندگیت این است که خلاق باشی، زیرا در حداکثر خودت هستی. معمولاً مردم در حداقل خود زندگی میکنند و هرکاری که مردم میکنند را میتوان در حداقل زندگی انجام داد، زیرا آنها فقط عادتها هستند: چیزهایی که بصورت روزمره توسط بدن آموخته شده. این کارها از بخش آگاهی به بخش آدمآهنی بدنت، که به خودیخودش عمل میکند، منتقل شدهاند. برای مثال وقتی که رانندگی رامیآموزی
مرگ سقراط
زمانی که به سقراط زهر دادند، او به شوق آمده بود. مریدانش گریه و زاری میکردند و او گفت، ”گریه نکنید. من بزودی خواهم رفت و آنوقت هرچه که میخواهید گریه کنید. هماکنون، این آزمایش بزرگ را که برای من رخ داده است تماشا کنید. من از این فکر مرگ بسیار مشتاق دانستن شدهام ـــ که آیا واقعاً خواهم مرد و یا نه. این فرصت را ازدست ندهید. فقط اطراف من بنشینید و تماشا کنید.“
بهای زندگی
میگویید که انسان باید برای هرچیز در زندگی بهایی را پرداخت کند. آیا استثنایی وجود ندارد؟
بهاین لطیفه گوش بده:
یک مرد آمریکایی در پاریس از یک رانندهی تاکسی آدرس یک فاحشهخانهی خوب را گرفت. تنها به آنجا رفت، زنی زیبا را انتخاب کرد و دستور شام داد. دیروقت، وقتی که انواع هوسرانیهایش ارضاء شده بود، مرد خسته و کوفته به طبقهی پایین آمد و از خانم رییس درخواست صورتحسابش را کرد.
چهار کتاب
کتاب های زیر را از قسمت کتاب ها دریافت کنید!
الماس های اشو --- بشنو از این خموش --- فصل شش قایق خالی --- فصل اول من دروازه هستم